هزارۀ نو

مزمور 55:3-11 هزارۀ نو (NMV)

3. از آواز دشمن،و بیداد شریران؛زیرا که رنجم می‌دهندو خشمگینانه بر من دشمنی می‌ورزند.

4. دل در سینه‌ام به درد آمده،و رعب و وحشتِ مرگ بر من مستولی شده است.

5. ترس و لرز مرا درگرفته،و دهشت بر من چیره گشته است!

6. با خود گفتم: «کاش مرا بالهای کبوتر بود،تا پرواز کرده، می‌آسودم؛

7. آری، به دوردستها می‌گریختمو در صحرا مأوا می‌گزیدم؛ سِلاه

8. به سوی پناهگاهی می‌شتافتم،به دور از تندباد و توفان!»

9. خداوندگارا، شریران را هلاک کن،و زبانشان را مشوش گردان،زیرا که در شهر خشونت و نزاع می‌بینم.

10. روز و شب بر حصارهایش می‌گردند،و جنایت و شرارت در درون آن است.

11. ویرانگری در میان آن غوغا می‌کند،و ظلم و تقلب از میدان آن دور نمی‌شود.