هزارۀ نو

مزمور 39:7-13 هزارۀ نو (NMV)

7. «پس حال، خداوندگارا، در انتظار چه باشم؟امیدم بر توست!

8. مرا از همۀ عِصیانم رهایی ده،و مضحکۀ ابلهانم مساز.

9. گنگ گشته‌ام و زبان نمی‌گشایم،زیرا تو این را کرده‌ای.

10. بلای خویش از من دور کنکه از ضرب دستت تلف می‌شوم.

11. تو انسان را به سبب گناهش به عتابها تنبیه می‌کنی،و نفایس او را چون بید می‌خوری.به‌یقین که آدمی دمی بیش نیست. سِلاه

12. «خداوندا، دعایم را بشنو،و به فریادم گوش فرا دار؛اشکهایم را نادیده مگیر.زیرا نزد تو همچون میهمان مسکن گزیده‌ام،مانند غریبی، چون همۀ پدرانم.

13. دیده از من برگیر، تا دیگر بار لبخند بر لبان آرَمپیش از آنکه رخت بربندم و دیگر نباشم.»