هزارۀ نو

لوقا 24:1-14 هزارۀ نو (NMV)

1. در سپیده‌دمِ روز اوّل هفته، زنان حَنوطی را که فراهم کرده بودند، با خود برداشتند و به مقبره رفتند.

2. امّا دیدند سنگِ جلوِ مقبره به کناری غلتانیده شده است.

3. چون به مقبره داخل شدند، بدن عیسای خداوند را نیافتند.

4. از این امر در حیرت بودند که ناگاه دو مرد با جامه‌هایی درخشان در کنار ایشان ایستادند.

5. زنان از ترسْ سرهای خود را به زیر افکندند؛ امّا آن دو مرد به ایشان گفتند: «چرا زنده را در میان مردگان می‌جویید؟

6. او اینجا نیست، بلکه برخاسته است! به یاد آورید هنگامی که در جلیل بود، به شما چه گفت.

7. گفت که پسر انسان باید به دست گناهکاران تسلیم شده، بر صلیب کشیده شود و در روز سوّم برخیزد.»

8. آنگاه زنان سخنان او را به یاد آوردند.

9. چون از مقبره بازگشتند، این همه را به آن یازده رسول و نیز به دیگران بازگفتند.

10. زنانی که این خبر را به رسولان دادند، مریمِ مَجدَلیّه، یوآنّا، مریم مادر یعقوب و زنانِ همراه ایشان بودند.

11. امّا رسولان گفتۀ زنان را هذیان پنداشتند و سخنانشان را باور نکردند.

12. با این همه، پطرس برخاست و به سوی مقبره دوید و خم شده نگریست، امّا جز کفن چیزی ندید. پس حیران از آنچه روی داده بود، به خانه بازگشت.

13. در همان روز، دو تن از آنان به دهکده‌ای می‌رفتند، عِمائوس نام، واقع در دو فرسنگی اورشلیم.

14. ایشان دربارۀ همۀ وقایعی که رخ داده بود، با یکدیگر گفتگو می‌کردند.