هزارۀ نو

لوقا 22:34-44 هزارۀ نو (NMV)

34. عیسی جواب داد: «پطرس، بدان که امروز پیش از بانگ خروس، سه بار انکار خواهی کرد که مرا می‌شناسی.»

35. سپس از آنها پرسید: «آیا زمانی که شما را بدون کیسۀ پول و توشه‌دان و کفش گسیل داشتم، به چیزی محتاج شدید؟» پاسخ دادند: «نه، به هیچ چیز.»

36. پس به آنها گفت: «امّا اکنون هر که کیسه یا توشه‌دان دارد، آن را برگیرد و اگر شمشیر ندارد، جامۀ خود را فروخته، شمشیری بخرد.

37. زیرا این نوشته باید دربارۀ من تحقق یابد که: ”او از خطاکاران محسوب شد.“ آری، آنچه دربارۀ من نوشته شده، در شرف تحقق است.»

38. شاگردان گفتند: «ای خداوند، بنگر، دو شمشیر داریم.» به ایشان گفت: «کافی است!»

39. سپس عیسی بیرون رفت و بنا‌ به عادت، راهی کوه زیتون شد و شاگردانش نیز از پی او رفتند.

40. چون به آن مکان رسیدند، به ایشان گفت: «دعا کنید تا در آزمایش نیفتید.»

41. سپس به مسافت پرتاب سنگی از آنها کناره گرفت و زانو زده، چنین دعا کرد:

42. «ای پدر، اگر ارادۀ توست، این جام را از من دور کن؛ امّا نه خواست من، بلکه ارادۀ تو انجام شود.»

43. آنگاه فرشته‌ای از آسمان بر او ظاهر شد و او را تقویت کرد.

44. پس چون در رنجی جانکاه بود، با جدیّتی بیشتر دعا کرد، و عرقش همچون قطرات خون بر زمین می‌چکید.