هزارۀ نو

لوقا 1:36-44 هزارۀ نو (NMV)

36. اینک اِلیزابِت نیز که از خویشان توست، در سن پیری آبستن است و پسری در راه دارد. آری، او که می‌گویند نازاست، در ششمین ماهِ آبستنی است.

37. زیرا نزد خدا هیچ امری ناممکن نیست!»

38. مریم گفت: «کنیزِ خداوندم. آنچه دربارۀ من گفتی، بشود.» آنگاه فرشته از نزد او رفت.

39. در آن روزها، مریم برخاست و به‌شتاب به شهری در کوهستان یهودیه رفت،

40. و به خانۀ زکریا درآمده، اِلیزابِت را سلام گفت.

41. چون اِلیزابِت سلام مریم را شنید، طفل در رَحِمش به جست و خیز آمد، و اِلیزابِت از روح‌القدس پر شده،

42. به بانگ بلند گفت: «تو در میان زنان خجسته‌ای، و خجسته است ثمرۀ رَحِم تو!

43. من که باشم که مادرِ سرورم نزد من آید؟

44. چون صدای سلام تو به گوشم رسید، طفل از شادی در رَحِمِ من به جست و خیز آمد.