هزارۀ نو

حِزقیال 8:4-7 هزارۀ نو (NMV)

4. و هان جلال خدای اسرائیل، بسان رؤیایی که در همواری دیده بودم، آنجا بود.

5. او مرا گفت: «ای پسر انسان، سر برافراشته به سوی شمال بنگر.» پس چشمان خود را به سوی شمال برافراشتم، و هان این تمثال غیرت در شمالِ دروازۀ مذبح، نزد مدخلِ دروازه قرار داشت.

6. او دیگر بار مرا گفت: «ای پسر انسان، می‌بینی چه می‌کنند؟ آیا اعمالِ کراهت‌آورِ بزرگی را که خاندان اسرائیل در اینجا مرتکب می‌شوند تا مرا از قُدس خود دور سازند، می‌بینی؟ حتی اعمال کراهت‌آورِ بزرگتر نیز خواهی دید.»

7. پس مرا به مدخلِ صحن آورد، و چون نگریستم اینک سوراخی در دیوار بود.