6. دیری نمیپاید که از محبت و نفرت و حسادتشان هیچ اثری باقی نمیماند، و دیگر تا به ابد در هرآنچه زیر آفتاب رُخ میدهد سهمی نخواهند داشت.
7. پس تو رفته، نان خود را با خوشی بخور و شراب خود را با دلی شاد بنوش، زیرا خدا از پیشْ آنچه را میکنی تأیید کرده است.
8. جامهات همیشه سفید باشد، و سرت هرگز بیروغن نمانَد.
9. در همۀ روزهای زندگی باطلِ خود که خدا در زیر آفتاب به تو بخشیده است، با زنی که دوست میداری خوش باش، زیرا این است نصیبِ تو از زندگی و از محنتی که زیر آفتاب میکشی.
10. هرآنچه دستت برای انجام دادن بیابد، با تمام توان خویش انجام بده، زیرا در هاویه که بدان رهسپاری، از کار و تدبیر و معرفت و حکمت خبری نخواهد بود.
11. و باز دیدم که زیر آفتاب، مسابقه از آنِ تیزرُوان نیست و نه جنگ از آنِ نیرومندان و نه نان برای حکیمان، و نه ثروت برای فهیمان و نه نظر لطف برای عالِمان، بلکه در همگی دست زمان و حادثه در کار است.