هزارۀ نو

تثنیه 1:29-44 هزارۀ نو (NMV)

29. آنگاه من به شما گفتم: ”مترسید و از ایشان هراسان مباشید.

30. یهوه خدایتان که پیشاپیش شما می‌رود، برای شما خواهد جنگید، درست همان‌گونه که در برابر دیدگانتان در مصر برای شما کرد،

31. و نیز در بیابان، جایی که دیدید چگونه یهوه خدایتان همچون کسی که پسر خود را می‌بَرد، شما را در تمام راهی که پیمودید، می‌بُرد تا به این مکان رسیدید.“

32. با وجود این همه، به یهوه خدایتان اعتماد نکردید،

33. که شبانگاه در آتش و هنگامِ ظهر در ابر پیشاپیش شما در راه می‌رفت تا برای شما مکانی به جهت اردو زدن بجوید و راهی را که باید به آن بروید به شما بنمایاند.

34. «خداوند سخنان شما را شنیده، خشمگین شد و سوگند خورده، گفت:

35. ”هیچ‌یک از مردمانِ این نسل شریر، سرزمین نیکویی را که سوگند خوردم به پدرانتان بدهم، نخواهند دید،

36. مگر کالیب پسر یِفُنّه. او آن را خواهد دید و من زمینی را که بر آن گام زده است، به او و به فرزندانش خواهم داد، زیرا خداوند را پیروی کامل نمود.“

37. خداوند به سبب شما، حتی بر من نیز خشم گرفته، گفت: ”تو نیز به آنجا داخل نخواهی شد.

38. یوشَع پسر نون، که به حضور تو می‌ایستد، به آنجا داخل خواهد شد. پس او را تقویت کن، زیرا اوست که آن سرزمین را به ملکیت بنی‌اسرائیل در خواهد آورد.

39. و اما کودکان شما که می‌گفتید به اسارت خواهند رفت، و فرزندانتان که امروز نیک و بد را تمیز نمی‌دهند، بدان‌جا در خواهند آمد. من آن را به ایشان خواهم بخشید و مالک آن خواهند شد.

40. اما شما، برگشته از راه دریای سرخ به بیابان کوچ کنید.“

41. «آنگاه در پاسخ من گفتید: ”به خداوند گناه کرده‌ایم. پس رفته، مطابق هرآنچه یهوه خدایمان به ما فرمان داد، جنگ خواهیم کرد.“ سپس هر یک از شما اسلحه برگرفته عزیمت کردید که به نواحی مرتفع برآیید.

42. اما خداوند به من فرمود: ”ایشان را بگو نروند و نجنگند، زیرا که من در میان شما نیستم، مبادا در برابر دشمنان خود شکست بخورید.“

43. پس به شما گفتم، اما گوش نگرفتید، بلکه از فرمان خداوند سر پیچیدید و با گستاخی به نواحی مرتفع برآمدید.

44. آنگاه اَموریانی که در آن نواحی مرتفع ساکن بودند به مقابله با شما بیرون آمده، همچون زنبور شما را تعقیب کردند و شما را از سِعیر تا حُرما شکست دادند.