هزارۀ نو

امثال 12:8-16 هزارۀ نو (NMV)

8. آدمی را فراخورِ عقلش می‌ستایند،اما کج‌دلان خوار شمرده می‌شوند.

9. کسی به حساب نیامدن اما خدمتگزاران داشتن،بِه از خود را کسی پنداشتن و لقمه نانی هم نداشتن!

10. پارسا در فکر آسایش چارپایان خود نیز هست،اما حتی شفقتِ شریران نیز ظالمانه است.

11. آن که بر زمین خود کار کند، نانِ سیر خواهد خورد،اما کم‌عقل است آن که از پی باد می‌دود.

12. شریران به مالِ غصبی دیگر بدکاران نیز چشم طمع دارند،اما ریشۀ پارسایان میوۀ خود را می‌دهد.

13. مرد شریر در دام زبان عِصیانگر خود گرفتار می‌آید،اما مرد پارسا از تنگنا می‌رهد.

14. میوۀ دهان آدمی او را از نیکویی سیر می‌سازد،کارهای دست انسان به او برمی‌گردد.

15. راه نادان در نظر خودش درست است،اما حکیم مشورت را می‌پذیرد.

16. نادان در دَم خشمش را بروز می‌دهد،اما خردمند اهانت را ناشنیده می‌گیرد.