6. آن گوساله، خدا نیست! بلکه ساختهٔ دست یک صنعتگر اسرائیلی است. گوسالهٔ سامره تکهتکه خواهد شد.
7. آنها باد را میکارند و گردباد را درو میکنند. زمین آنها محصولی نخواهد داد و اگر محصولی هم بدهد، خوراک بیگانگان میشود.
8. اسرائیل از بین رفته و نزد اقوام دیگر مانند ظرفی شکسته و بیمصرف شده است.
9. مثل گورخری تنها و آواره گردیده است و از آشور کمک میطلبد و برای حمایت خود اقوام دیگر را اجیر میکند.
10. حالا من ایشان را جمع میکنم و به اسارت میفرستم تا در زیر بار ظلم امپراتور آشور و مأموران او از پا بیفتند.
11. «آنها قربانگاههای زیادی برای آمرزش گناه ساختند، امّا آن قربانگاهها خود مکانی برای گناه کردن شدند.
12. برای آنها احکام بیشماری نوشتم، ولی آنها همهٔ آن احکام را بیگانه پنداشته، رد کردند.
13. گرچه آنها برای من قربانیهایی تقدیم میکنند و گوشت آنها را میخورند، امّا من هیچیک از آن قربانیها را نمیپسندم. خطاهایشان را فراموش نمیکنم و آنها را بهخاطر گناهشان جزا میدهم و به مصر بازمیگردانم.