2. ای کوهها، ای بنیادهای جاودانی زمین، به ادّعای خداوند گوش بدهید! خداوند از قوم خود شکایت دارد و اسرائیل را متّهم میسازد.
3. خداوند میفرماید: «ای قوم من، من به شما چه کردهام؟ چرا از من خسته شدهاید؟ پاسخ بدهید!
4. من شما را از مصر بیرون آوردم و از بند بردگی و اسارت آزاد کردم. موسی، هارون و مریم را فرستادم تا شما را راهنمایی کنند.
5. ای قوم من، به یاد آورید که بالاق، پادشاه موآب چه نقشهای برای نابودی شما داشت و بلعام، پسر بعور به او چه پاسخ داد و از اقاقیا تا جلجال چه اتّفاق افتاد. اینها را بهخاطر بیاورید تا بدانید که من برای نجات و سلامتی شما چه کارهایی کردهام.»
6. با چه چیزی به درگاه خداوند متعال بیایم و او را سجده کنم؟ اگر بهترین گوسالهٔ یک ساله را جهت قربانی سوختنی بیاورم، آیا خداوند از من خشنود میشود؟
7. اگر هزاران قوچ و دهها هزار نهر لبریز از روغن زیتون را هدیه کنم، آیا از من خشنود خواهد شد؟ اگر نخستزادهٔ خود را برای کفّارهٔ گناهِ خود قربانی کنم، آیا گناه مرا میبخشد؟
8. نی، خداوند به ما گفته است که نیکویی چیست و چیزی که از ما میخواهد این است که عدالت را بجا آوریم و محبّت پایدار داشته باشیم و با مشارکتی فروتنانه با خدای خود زندگی کنیم.
9. خداوند در شهر ندا میدهد، شخص عاقل کسی است که از خداوند میترسد. خداوند میفرماید: «ای مردمی که در شهر جمع شدهاید، بشنوید!
10. خانههای گناهکاران پُر از اموالی است که از راه دزدی و با ترازوی تقلّبی به دست آمدهاند.
11. پس چطور میتوانم این اشخاص را که از سنگ و ترازوی تقلّبی استفاده میکنند، ببخشم؟
12. ثروتمندان شما به مردم ظلم میکنند، مردم شما دروغ میگویند و حرف راست از زبانشان شنیده نمیشود.
13. بنابراین تصمیم گرفتهام که شما را بهخاطر گناهانتان نابود کنم.
14. هرقدر بخورید سیر نمیشوید و همیشه از گرسنگی رنج میبرید. مال و ثروت ذخیره میکنید، امّا همه را از دست میدهید، زیرا آنچه را که جمع کردهاید در جنگ از بین میبرم.