Today's Persian Version

مرقس 6:41-56 Today's Persian Version (TPV)

41. بعد عیسی پنج نان و دو ماهی را گرفت، به آسمان نگاه كرد و خدا را شكر نموده و نانها را پاره كرد و به شاگردان داد تا بین مردم تقسیم كنند. او همچنین آن دو ماهی را میان آنها تقسیم كرد.

42. همه خوردند و سیر شدند

43. و شاگردان، دوازده سبد پر از خُرده‌های باقی ماندهٔ نان و ماهی جمع كردند.

44. در میان کسانی‌که از نانها خوردند، پنج هزار مرد بودند.

45. بعد از این كار، عیسی فوراً شاگردان خود را سوار قایق كرد تا پیش از او به بیت‌صیدا در آن طرف دریا بروند تا خودش مردم را مرخّص كند.

46. پس از آنكه عیسی با مردم خداحافظی كرد، برای دعا به بالای كوهی رفت.

47. وقتی شب شد، قایق به وسط دریا رسید و عیسی در ساحل تنها بود.

48. بین ساعت سه و شش صبح بود كه دید شاگردانش گرفتار باد مخالف شده و با زحمت زیاد پارو می‌زنند. پس قدم زنان در روی آب به طرف آنها رفت و می‌‌خواست از كنار آنها رد شود.

49. وقتی شاگردان او را دیدند كه روی دریا راه می‌رود، خیال كردند كه یک شبح است و فریاد می‌زدند،

50. چون همه او را دیده و ترسیده بودند. امّا عیسی فوراً صحبت کرده فرمود: «جرأت داشته باشید، من هستم نترسید!»

51. بعد سوار قایق شد و باد ایستاد و آنها بی‌اندازه تعجّب كردند.

52. ذهن آنها كُند شده بود و از موضوع نانها هم چیزی نفهمیده بودند.

53. آنها از دریا گذشتند و به سرزمین جِنیسارت رسیده و در آنجا لنگر انداختند.

54. وقتی از قایق بیرون آمدند، مردم فوراً عیسی را شناختند

55. و با عجله به تمام آن حدود رفتند و مریضان را بر روی بسترهایشان به جایی‌که می‌شنیدند عیسی بود، بردند.

56. به هر شهر و ده و مزرعه‌ای كه عیسی می‌رفت، مردم بیماران خود را به آنجا می‌بردند و در سر راه او می‌گذاشتند و از او التماس می‌کردند كه به بیماران اجازه دهد، دامن قبای او را لمس كنند و هرکس كه لمس می‌کرد، شفا می‌یافت.