1. اینها سخنان آکور، پسر یاقه است، خطاب به ایتیئیل و اوکال:خدایا، خسته و درماندهام، چه چاره کنم؟
2. من شعور یک انسان را ندارم.
3. من بیشتر شبیه حیوان هستم؛ من شعور یک انسان را ندارم،و دربارهٔ خدا چیزی نمیدانم.
4. کیست که به آسمان صعود کرد و بر زمین فرود آمد؟کیست که باد را در مشت خود جمع کردو آبها را در لباس خود پیچید؟کیست که حدود زمین را تعیین کرد؟نام او چیست و پسرش چه نام دارد؟ اگر میدانی بگو.