10. امّا تا به امروز، شما خود را فروتن نساختهاید. شما حرمت مرا نگاه نداشتهاید و شما طبق دستوراتی که به شما و به اجدادتان دادهام زندگی نکردهاید.
11. «پس من، خداوند متعال، خدای اسرائیل، علیه شما اقدام میکنم و تمام یهودا را ویران میسازم.
12. در مورد مردم یهودا که باقی مانده بودند و تصمیم گرفتند به مصر بروند و در آنجا زندگی کنند، من همهٔ آنها را نابود خواهم کرد. تمام آنها وحشت خواهند کرد، مردم آنها را مسخره خواهند کرد و اسم آنها را به صورت نفرین و لعنت به کار خواهند برد.
13. من کسانی را که در مصر زندگی میکنند، مثل مردم اورشلیم با جنگ و گرسنگی و بیماری مجازات خواهم کرد.
14. هیچیک از مردم یهودا که زنده مانده و برای زندگی به مصر آمدهاند، نمیتوانند فرار کنند یا زنده بمانند. یک نفر از آنها به یهودا، جایی که آرزو دارند یکبار دیگر در آنجا زندگی کنند، برنخواهد گشت. هیچکس به جز عدّهٔ کمی پناهنده به آنجا برنخواهد گشت.»
15. آنگاه تمام مردانی که میدانستند، همسرانشان برای خدایان دیگر قربانی میگذراندند و همهٔ زنانی که در آنجا ایستاده بودند، از جمله یهودیانی که در جنوب مصر زندگی میکردند -همه با هم گروه کثیری بودند- آنها به من گفتند:
16. «ما به آنچه تو به نام خداوند به ما گفتهای گوش نخواهیم داد.
17. ما به انجام همان کارهایی که گفتیم ادامه خواهیم داد. ما برای الههٔ خودمان -ملکهٔ آسمان- قربانی خواهیم گذرانید و هدیهٔ شراب بر قدمش خواهیم ریخت، یعنی همان کاری را میکنیم که اجداد ما، پادشاهان و رهبران ما در شهرهای یهودا و کوچههای اورشلیم میکردند. در آن موقع ما غذای فراوان داشتیم، در رفاه زندگی میکردیم و زحمتی نداشتیم.
18. امّا از وقتی از گذرانیدن قربانی به حضور ملکهٔ آسمان و ریختن شراب بر قدمهای او خودداری کردیم، دیگر چیزی نداریم و مردم ما یا در جنگ کشته میشوند یا از گرسنگی.»
19. علاوه بر آن، زنان گفتند: «وقتی نانهای شیرینی را به صورت ملکهٔ آسمان میپختیم و به حضور او قربانی میگذرانیدیم و شراب را به عنوان هدیه به حضورش تقدیم میکردیم، شوهران ما، با هرچه که میکردیم موافق بودند.»
20. بعد از آن، من به تمام مردان و زنانی که چنین جوابی به من داده بودند، گفتم:
21. «در مورد قربانیهایی که شما و اجداد شما، پادشاهان و رهبران و تمام مردم در شهرهای یهودا و کوچههای اورشلیم میگذرانیدید، آیا فکر میکنید خداوند آنها را نمیدانست، و یا آنها را فراموش کرده است؟
22. همین امروز سرزمین شما ویران شده و دیگر کسی در آن زندگی نمیکند. منظرهٔ وحشتناکی است. مردم اسم آن را به عنوان نفرین و لعنت به کار میبرند. چون خداوند نمیتوانست بیش از این ظلم و شرارت شما را تحمّل کند.
23. چون برای خدایان دیگر قربانی گذرانیدید و با عدم اطاعت از احکام خداوند مرتکب گناه شدهاید، پس خداوند شما را به چنین مصیبتی گرفتار کرده است.»