18. تو با این کار هم خودت و هم مردم را خسته میکنی. چون این کار به تنهایی برای تو خیلی دشوار است.
19. حالا من به تو نصیحت خوبی میکنم و خدا با تو خواهد بود. این درست است که تو قوم را به حضور خدا ببری و اختلافات آنها را به خدا عرض کنی.
20. تو باید اوامر خدا را به آنها تعلیم دهی و برای آنها شرح دهی که زندگی و رفتار آنها چگونه باشد.
21. امّا علاوه بر این تو باید مردان قابل و کاردان که خدا ترس و امین باشند و رشوه نگیرند از میان مردم انتخاب کنی تا رهبر گروههای هزار نفری، صد نفری، پنجاه نفری و ده نفری باشند.
22. آنها همیشه بین مردم داوری کنند. آنها میتوانند تمام کارهای مشکل را نزد تو بیاورند ولی کارهای کوچک را خودشان حل و فصل کنند. آنها با این کار به تو کمک میکنند و بار تو سبکتر و کار تو راحتتر میشود.
23. اگر این کار را طبق خواست خدا انجام دهی، هم خودت را زیاد خسته نمیکنی و هم مردم اختلافاتشان زودتر حل شده و به سر کار خود میروند.»
24. موسی نصیحت پدر زن خود یترون را قبول کرد
25. و مردان قابلی از بین تمام بنیاسرائیل انتخاب و آنها را به رهبری گروههای هزار نفری، صد نفری، پنجاه نفری و ده نفری منصوب کرد.
26. آنها همیشه بین مردم داوری کرده و کارهای مشکل را نزد موسی میآوردند. ولی کارهای کوچکتر را خودشان حل و فصل میکردند.
27. پس از آن موسی با پدر زن خود، یترون خداحافظی کرد و یترون به خانهٔ خود برگشت.