1. «بعد از آن که خداوند خدایتان مردمی را که سرزمین ایشان را به شما خواهد داد، نابود کرد و بعد از اینکه شما شهرها و خانههای ایشان را تصرّف کردید و در آنجا ساکن شدید،
4. هرگاه مردی مرتکب قتل ناخواستهٔ شخصی که دشمن او نبوده بشود، میتواند به یکی از این شهرها فرار کند و در امان باشد.
5. برای نمونه، اگر مردی با همسایهٔ خود برای قطع کردن درخت به جنگل برود و هنگام قطع درخت، تبر از دستهاش جدا شود و باعث مرگ مرد دیگر شود، او میتواند به یکی از این شهرها فرار کند و امن باشد.
6. اگر فقط یک شهر وجود داشته باشد، ممکن است که فاصلهاش دور باشد و مدّعی خون مقتول به متّهم برسد و در خشم، مرد بیگناهی را بکشد. به خصوص که آن مرد در اثر تصادف کشته شده و دشمن او نبوده.
7. به این دلیل است که من دستور دادهام که سه شهر در نظر بگیرید.
8. «هنگامیکه خداوند سرزمین شما را وسعت دهد، همانطور که به نیاکان شما فرمود و تمام سرزمینی را که وعده داده بود به شما بدهد،
9. آنگاه شما باید سه شهر پناهگاه دیگر نیز داشته باشید. اگر هرچه را امروز فرمان دادهام انجام دهید و اگر خداوند خدایتان را دوست داشته باشید و طبق تعالیم او زندگی کنید، او این سرزمین را به شما خواهد داد.
10. چنین کنید تا مردم بیگناه کشته نشوند و شما به علّت کشتن آنها در سرزمینی که خداوند به شما خواهد داد، گناهکار نباشید.
11. «امّا اگر شخصی با کسی دشمنی داشته باشد و او را عمداً بکشد و بعد به یکی از آن شهرها فرار کند،
12. در آن صورت رهبران شهر خودش، باید به دنبال قاتل بفرستند که او را از آنجا بیاورند و به دست مدّعی خون مقتول تسلیم کنند تا کشته شود.
13. بر او رحم نکنید و باید اسرائیل را از خون بیگناه پاک سازید تا در همهٔ کارها موفّق باشید.
14. «در سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد مرز سرزمین همسایهٔ خود را که از قدیم تعیین شده است تغییر ندهید.
15. «برای محکومیّت کسی یک شاهد کافی نیست، حداقل دو شاهد برای اثبات گناه لازم است.