20. آنها خواهند گفت: 'موآب سقوط کرده،برایش ماتم بگیرید. آبرویش رفته است.در تمام کرانهٔ وادی ارنون اعلام کنیدکه موآب ویران شده است.'
21. روز داوری شهرهای واقع در دشت، یعنی شهرهای: حُولون، یَهصَه، میفاعت،
22. دیبون، نَبو، بیتدِبلَتایم،
23. قیریتایم، بیتجامول، بیتمعون،
24. قریوت و بُصره فرا رسیده است. روز داوری تمام شهرهای موآب از دور و نزدیک رسیده است.
25. قدرت موآب درهم شکسته و اقتدارش از بین رفته است. من، خداوند چنین گفتهام.»
26. خداوند گفته است: «موآب را مست کنید چون علیه من شوریده است. موآب در استفراغ خود خواهد غلتید و مردم بر او خواهند خندید.
27. ای مردم موآب آیا به یاد میآورید، چگونه مردم اسرائیل را مسخره میکردید؟ شما چنان با آنها برخورد کردید که گویی آنها مورد حملهٔ یک دسته راهزن قرار گرفته باشند.
28. ای اهالی موآب از شهرهای خود خارج شوید! بروید و در گردنهٔ کوهها زندگی کنید! مثل کبوترانی زندگی کنید که لانههای خود را در اطراف یک درّهٔ عمیق میسازند.
29. مردم موآب بسیار مغرورند! من شنیدهام که آنها چقدر مغرور، متکبّر و از خود راضی هستند. آنها فکر میکنند که خیلی مهم هستند.
30. من، خداوند، از نخوت آنها آگاهم. ادّعاهایشان تو خالی و کارهایشان بیفایده است.
31. پس من برای مردم موآب و اهالی قیرحارس میگویم.
32. برای مردم مَوسِمبَه بیش از مردم یعزیر گریه میکنم. ای شهر مَوسِمبَه، تو مانند تاکی هستی که شاخههایش از ورای دریای مرده گذشته و تا به یعزیر رسیده است. امّا اکنون میوههای تابستانی تو و انگورهایت همه به غارت رفته است.
33. شادی و شادابی از سرزمین حاصلخیز موآب گرفته شده است. من جلوی جریان شراب را از چرخشتها گرفتهام، دیگر کسی نیست که با فریادهای شادی انگور را برای شراب آماده کند.
34. مردم حشبون و العاله گریه میکنند و صدای گریه آنها تا یاحص شنیده میشود؛ حتّی مردم صوغر آن را میشنوند. در شهرهای دوردستی مثل حورونایم و عجلت شلیشیا هم صدای گریهٔ آنها شنیده میشود. آب رودخانهٔ نمریم هم خشک شده است.
35. من مردم موآب را از تقدیم هدایای سوختنی در پرستشگاههایشان و گذراندن قربانی برای خدایانشان بازخواهم داشت. من، خداوند سخن گفتهام.
36. «آری، من مثل کسیکه با آهنگ نی، سوگنامهای را میخواند قلباً برای موآب و مردم قیرحارص در ماتم هستم، چون هرچه داشتهاند از بین رفته است.
37. آنها همه موهای سرشان و ریشهای خود را تراشیدهاند. همهٔ آنها دستهای خود را با تیغ مجروح کردهاند و با پلاس خود را پوشاندهاند.