1. این است آنچه خداوند متعال دربارهٔ موآب گفته است:«با مردم نِبو همدردی کنید،شهرشان ویران شده،قیریتایم را گرفتند،قلعههای مستحکم آن را خراب کردندو مردمش تحقیر شده و شرمسارند.
2. شکوه و جلال موآب به پایان رسیده،دشمنان، شهر حشبون را گرفتهاندو برای نابودی ملّت موآب دسیسه میکنند.شهر مدمین در سکوت فرو رفته،و هدف حملهٔ ارتشها قرار خواهد گرفت.
3. مردم حورونایم با فریاد میگویند:'خشونت! ویرانی!'
4. «موآب ویران شده،به گریه و فریاد کودکان گوش دهید.
5. هقهق گریههایشان رادر سربالاییهای جادهٔ لوحیت،و فریاد نومیدانهٔ آنها رادر سرازیریهای جادهٔ حورنایم بشنوید.
6. آنها میگویند: 'با سرعت برای نجات خودتان فرار کنید.مثل یک گورخر در بیابان با سرعت بدوید!'
7. «تو، ای موآب، به قدرت و ثروت خود اعتماد کردی،امروز حتّی تو هم تسخیر خواهی شد،و خدایت -کموش- به همراه شاهزادگان و کاهنانبه اسارت خواهند رفت.
8. حتّی یک شهر هم از ویرانی در امان نخواهد بود،دشت و درّه همه با هم ویران خواهند شد.من، خداوند چنین گفتهام.
9. نمک برای خراب کردن مزارع موآب بگذارید،چون بزودی از بین خواهد رفت.شهرهای آن به ویرانهای تبدیل خواهند شدو دیگر کسی در آن زندگی نخواهد کرد.»
10. (لعنت بر کسی باد که کارهای خداوند را با تمام دل انجام نمیدهد! و لعنت بر کسی باد که از خونریزی کوتاهی میکند!)